Polygamy مسئلهای مخاطرهانگیز است که آدمها ممکن است در
همین زمانه و جوامع متمدن هم با آن از نزدیک روبرو شوند. البته این عبارت در معنای
لفظی به معنای چندهمسری ولی در معنای اصطلاحی، هنگام داشتن چند پارتنر و به قولی mate هم به کار برده
میشود. Polygamy در ایران به غیر از نوع قانونی آن که داشتن چند زن به صورت
همزمان است، شامل نوع غیر رسمی و یا همان "چندپر"ی هم میشود. بدون شک
عناصر درگیر این رابطهی یک به چند، تجربیات متفاوتی از حضور در این پدیده دارند.
افرادی که در بخش دوم یا جمع قرار دارند چه جامعهای مونث باشند، چه مذکر چه
هردو، دینامیک خاصی برگرفته از حسادت را تشکیل میدهند. باید توجه داشت که در
جوامع امروزی که Polygamy عموما مسئلهای نکوهیده است، در بسیاری موارد این پدیده از سوی
عنصر مفرد مخفی میشود. به دلیل گسترش ارتباطات و کاهش پرایوسی این پنهان کردن
ممکن است فقط از پارتنر اول میسر باشد و قضیه برای پارتنرهای دوم و سوم و الی
الابد آشکار باشد. البته باید بگویم که من در این نوشته تفاوتی برای زنانی که با
چند مرد رابطه دارند و بالعکس، قائل نیستم و نظراتم را برای دو گروه قابل تعمیم
میدانم.
Polygamy ای که به طور کامل پنهان باشد
مسئله ی بحث من نیست و قصد من پرداختن به گونه های کامل و یا نیمه آشکار آن است. در
این نوشته بر افرادی که در قسمت تاریک رابطهاند و از وجود شریک دیگر آگاه نیستند
هم حرجی نیست. افرادی که در رابطه حاضرند و بعد یا در ابتدای ورود شخص سوم یا در
جریان حضور وی از آن مطلع میشوند و از رابطه بیرون میروند هم شامل بررسی این
نوشته نمیشوند چرا که این گروه و دستهی اول درگیر مفهوم polygamy نشدهاند. اما
افرادی که مطلع میشوند و رابطه را ترک نمیکنند نیز دلایل و انگیزههای خود را
دارند. این افراد ممکن است وابستگی شدید عاطفی، مالی و یا اجتماعی به پارتنرشان
داشته باشند که ترک رابطه را در عین ناخوشایند بودن آن ناممکن کند. همینطور وقتی
طرف مقابل به جای ترک گفتن رابطهی قبلی و رفتن به رابطهی جدید گزینهی هم این و
هم آن، را روی میز میگذارد، این سیگنال را به وی میدهد که رابطهی موجود برای وی
ارزشمند است و جایگاه شریک قدیمی گرچه متزلزل شده اما فرونریخته است، هرچند در
بسیاری موارد ممکن است استفاده از این گزینه به دلایل دیگری باشد ولی از طرف فرد
اول این سیگنال دریافت میشود و وی ممکن است به این دلیل تصمیم به ماندن در رابطه
و جنگیدن برای جایگاهش بگیرد. عامل دیگری نیز ممکن است انگیزه ی عدم ترک رابطه
باشد که با دلایل دستهی بعدی افراد که مورد بررسی قرار میگیرند اشتراکاتی دارد و
برای جلوگیری از دوباره گویی در همان بخش به آن خواهم پرداخت.
حال اگر
به افرادی که در نیمه ی روشن رابطه قرار دارند و از وجود شریک دیگری آگاهند بپردازیم
باید دنبال انگیزهای قوی در برقراری این رابطه بگردیم. مسئله اینجاست که چرا
افرادی که از وجود نفر دیگری در یک رابطه آگاهند وارد رابطه میشوند؟ (سوال من
البته به معنی زیر سوال بردن اخلاق فرد مطلع نیست چرا که در بحث من اخلاقی بودن
افراد و در نظر داشتن احساسات و انتظارات دیگران مطرح نیست. بلکه فرد مورد نظر من
در بحث کسی است که فقط منافع خود را در نظر میگیرد). اینطور مشاهده شده که در
عمل بعضا آدمها تمایل بیشتری به حضور در چنین رابطههایی دارند و به نظرشان این
دینامیک -عموما- سه نفره جذابتر نیز هست. در بسیاری از فیلم ها دبدهایم که
آدمهای ازدواج کرده برای شخصیتهای داستان جذابیت بیشتری دارند - مثلا موقعیت
مکرری که مردی وقتی حلقهی ازدواج دارد و زنها بیشتر جذبش میشوند-. سوال اینجاست
که یک فرد چرا باید وارد رابطه ای شود که بداند دارد پارتنرش را با کس دیگری تقسیم
میکند؟ تمامیت و انحصار طلبی از صفات انسانیست که در ازای نادیده گرفتن آنها
باید امتیازی گرفته شده باشد. به نظر میآید در مقابل این عدم تمایل بر تقسیم
کردن، حس قویتر برتر بودن و انتخاب شدن سر علم میکند. کسی که وارد چنین رابطهای
میشود در اصل بلیت حضور در رابطه را از فرد حاضر در رابطه برده است و اطمینان
دارد که برتر از شریک اول است. البته بارها دیدهایم و شنیدهایم که افرادی بر
دوستداشتن هردو (یا سه یا چهار)ی پارتنرهایشان اصرار میورزند و این که هرکدام
دنیایی دیگرند اما باید توجه داشت وقتی داشتن بیش از یک پارتنر عملی مضموم است
وقتی کسی حاضر به انجام آن میشود یعنی برای شخص جدید رتبهای حداقل همتراز با
شخص قبل قائل است که دارد عواقب این عمل را به جان میخرد و نفر جدید را با وجود
داشتن شریک بر او (شما بخوانید over him/her) انتخاب میکند. علاوه بر این بنا
بر قاعدهی هرآنچه سختتر بدست آید ارزشمندتر است، رضایت درونی بیشتری نیز با وارد شدن به
رابطه به طرز غیرمعمول آن شامل احوال فرد ثالث خواهد شد. وارد شدن به چنین رابطه
هایی امکان رقابت و داشتن رفرنس را میدهد.( البته این ویژگیِ دینامیک polygamyبرای دستهی قبلی افراد هم
قابل تعمیم دادن است( در چنین رابطههایی فرد میداند که دارد انتخاب
میشود میداند برای شریکش خاص است و با نفر دیگر فرق دارد میداند و – به احتمال زیاد -
نقاط ضعف فرد دیگر را ندارد و خلاصه میداند که مهر تایید نه بر اثر ناچاری طرفش
در پیدا کردن پارتنر بلکه به دلیل لیاقتش بر او خورده است.
دسته
ی آخر هم همان افرادی هستند که چند نفر را درگیر رابطه با خود کرده اند و به
عبارتی
Next thing you know, we were playing with threes