هاااا

م - ...

س - هااااا ، اشکال نداره دلتو صاف کن.

م - چجوری صاف کنم؟

س - با دست


بقّرعان

وبندوزمو که عوض کردم سی روز اون نورتون لعنتی آنتی ویروس ما بود. بعد از کلی بدبختی که نتونستم کسپر دزدی بریزم رو لپتاپم رفتم یه ترایال سی روزه شو ریختم. به هر حال گدایی بهتر از دزدیه.از اون روز 14 روز میگذره

حالا میگه لایسنست مشکل داره و فلان و دست ما رو گذاشته تو حنا

آخه مادرت خوب پدرت خوب خودت دادی دیگه این لایسنسو

میخواسم بگم بعضیا لیاقتشون همونه که کلکشون بزنی

Aaaand it's gone

بهمن یا اسفند سه سال پیش بود. بهمن یا اسفند نمیدونم، یادمه هوا سرد بود و من بخار از دهنم میومد بیرون. تاریک بود دورو ور هفت اینا بود ساعت. اون موقع هنوز خونه قبلی مون بودیم و من داشتم برمیگشتم خونه از اون روزایی بود که از انقلاب کارگرو پیاده اومده بودم بالا. بعد از پارک لاله اومده بودم سمت چپ . همیشه همون سمت راست می‌موندم. این دفعه اومده بودم چپ. هندزفری تو گوشم بود. Umbrella ئه  Rihana بود اون چیزی که گوش می‌دادم. یکم فک کردم الان چه حسی دارم و  دیدم خوشحالم یعنی هیچی نبود که ناراحتش باشم.