سیر نزولی
رحل بگذار ای سنایی رطل مالامال کن
چهار سال پیش
(با مکث های معنادار تجبر روی "بگذار" و "رحل" وقتی بیش از نیم ساعت دیر میومد و با چمدونش وارد کلاس میشد)
دست طمع که پیش کسان میکنی دراز پل بسته ای که بگذری از آبروی خویش
دو سال پیش
(با حرکت دست راست کشیده شده ی الهامی که هی از آرنج خم میکرد و پل رو نشون میداد)
اگر مرگ داد است بیداد چیست؟ ز داد این همه بانگ و فریاد چیست؟
(کلا بهتره هیچی نگم از اون ۳ واحد کذایی)
+ نوشته شده در پنجشنبه سوم تیر ۱۳۸۹ ساعت 8:20 توسط stone
|