سوار تاکسی میشم و کرایه مدتهاست ۳۵۰ تومنه یکم که میره جلوتر میگه آقایون کرایه ۴۰۰ ئه ها.تا میخوام آنالیز کنم که این کلاه برداریو تحمل کنم یا نه آقایی از پشت میگه شما کاپیتانی هر چی شما بگی و یکی دیگه تاییدش میکنه و من در موضع ضعف قرار میگیرم که یکی دیگه میگه جرا فقط گفتید آقایون ینی از خانوما کمتر میگیرید ؟که رانندهه میگه نه چون دیدم آقایون بیشترن گفتم آقایون.چی میگن بهش حذف به قرینه ی..؟اما بهتر بود میگفتم حضار کرایه ۴۰۰ تومنه. و اون آقاهه که گفته بود شما کاپیتانی تایید میکنه و دوباره میگه که هر کرایه ای شما بگین و میگه تاکسی داری سخت ترین شغله من خودم بنا به شرایطی که پیش اومد حالا همه شم شخصی نبود و مشکلات و حالا بگذریم ۲۰ تا شغل عوض کردم و هیچکدوم سخت تر از راننده تاکسی نبود .راننده تایید میکنه و میگه که قسط این ماشین تموم شه ۲-۳ ماه روش کار میکنه و خلاص میکنه خودشو .و دوباره اون آقاهه که ۲۰ تا شغل عوض کرده بود میگه که واقعن سخت ترین شغله(اینجا من یاد اون قصه های مجید و مرده شور و اینا افتادم) بعدش یه آقای دیگه میگه که جالبه من فک میکردم چاپ خونه داری سخت ترینشه آخه خودم تو کار چاپم و اون آقاهه که چندبار گفت رانندگی سخت ترین شغله میگه که یه دستی ام تو چاپ خونه برده و از آشناهاش اونجا حرف میزنه و بعد دوباره به تاپیک راننده تاکسی بر میگرده و میگه که با اینکه من ۲۰ تا شغل عوض کردم اما راننده تاکسی یه چیزی داشت که هیچ جا نبود راننده که بسیار مشتاق شده میگه چی؟و اون میگه تاکسی بزرگ ترین دانشگاهه البته بزرگترین که لفظشو غلط میکنه کاملترین دانشگاهه... سکوت تاکسیو در بر میگیره من تمام سعیمو میکنم که نخندم موقعیت وحشتناکه سکوت سنگین راننده منو میکشه... ادامه میده که روانشناسیو کامل تو تاکسی آموخته و من اونجاها پیاده میشم و وقتی ۴۰۰ تومنو میدم مطمئنم همه ی این دیالوگا یه توطئه ی کثیف بوده که اون ۵۰ تومنو جوری که نفهمم ازم بیشتر بگیره