گاهی وقت‌ها نمی‌شود بگویی چیزی عادلانه نیست، مدعی می‎شوند که عدالت را درست نفهمیدی یا اصلا اعتقادی به عدالت ندارند یا کلا گفتمانی پیرامون آن، بعضی هم اخلاق و این جور مباحث را از بیخ و بن مسئله دار می‎بینند. اما مسئله ی من عادلانه بودن نیست، fair بودن است. حالا من ممکن است چرت بگویم اما معنی این کلمه در واژگان من یعنی از حداقل استانداردهای روابط موجودات زنده برخوردار بودن در حدی که بتوان امورات را با آن گذراند. چیزی که به اعتقاد کسی مربوط نیست و کسی نمی‌تواند با برداشتن چند تگ عقیدتی خودش را از الزام به عمل به آن مستثنی کند. حالا من می‎گویم خیلی چیزها fair نبودند و نیستند.