track
مچ دست راستم درد میگیرد گاهی قبل و بعد از امتحانات و وقتهایی که از این دو حالت بیشتر کار میریزد سرم. وقتی تایپ میکنم بیشتر درد میگیرد وقتی لباس میپوشم هم همینطور. ریفرش کردن صفحه ی میل برای میلی که باید سه روز پیش جوابش میآمد و نگاه کردن به برنامه ای که برای این هفته هایم نوشتم و یکی یکی انجامشان نمیدهم هم به تعداد روزهایی که دستم درد میکند اضافه میکند. یک آهنگی دارد نیروانا، یعنی آخرین آهنگی که این گروه ساخته، که بعد از خودکشی کرت کوبین (آدم اصلی گروه) منتشر میشوذ. به آن آدمایی که آن سال این آهنگ را گوش دادهاند که فکر میکنم میبینم نباید این آهنگ منتشر میشد. چرا گاهی وقتها دمو ها و آکوستیک ورژنها قشنگتر از آهنگ اصلی میشوند؟ نمیدانم به دلیل علاقهی زیاد به آهنگ اصلیست که آدم ورژنهای دیگرش را هم دوست دارد و حتی این علاقهی زیاد گاهی شما را از آهنگ اصلی دور میکند یا اینکه واقعا اجرای متفاوتی از یک آهنگ میتواند زیباتر باشد. این دموها و آکوستیکورژنها گاهی وقتها در پلیر آدم ریتینگشان از آهنگ اولیه میزند بالا. این وقتهاست که دلم میگیرد این که چگونه یک تازهآمده جای آهنگی که دوستش داشتم را میگیرد. این میل به تنوع است یا علاقهی زیاد به اثر اولیه واقعا نمیدانم. شاید هم یکجور تحسین باشد یا تایید. آن چه که به یاد میآوریم از گذشته، آدمها نیستند. آدم ها تمام میشوند آن چه که میماند خودمانیم. به یادآوردن آدمها ساده نیست. اما یادآوری خودمان ساده است با یک آهنگ با یک خیابان با یک عطر، میرویم به سالها پیش همان آدم میشویم برای لحظهای .