سیبی که نخوردیم
اگر سری به پایتخت بزنید تعدد مغازه هایی که محصولات اپل را می فروشند آدم را به حیرت وا می دارد.این روند که رو به رشد هم هست سوال هایی در ذهن من ایجاد می کند که جواب آن ها را شاید خیلی ها بلد باشند.گرایش مردم به محصولات نسبتا گران قیمت اپل فقط در کشور ما مشاهده نمیشود اما مسئله ی مهم اینجا نحوه ی استفاده از این محصولات هست.به دلیل تحریم ایران، این محصولات بدون خدمات پس از فروش و با قیمت بیشتری به ما عرضه میشود و خب تا اینجای کار را میشود به اکثر محصولات دیگری که توی بازار هست به مقدار خوبی تعمیم داد.نقطه ی تمایز اینجاست که مقدار قابل توجهی از امکانات این محصولات را ما در ایران نمی توانیم استفاده کنیم.هزینه ی زیاد پرداخت شده صرف استفاده از تکنولوژی های برتری که برادران عزیزمان در آمریکا به طراحی اش نشستند نمیشود بلکه بهایی ست که برای نام اپل پرداخت می کنیم.اما وقتی با همین اپل به آمریکا بروید تفاوت پولی که از جیبتان رفته را حس می کنید و خرید شما یک عمل بحث بر انگیز نخواهد بود.این جاست که تماشای این واقعیت آزار دهنده میشود, بهایی که می پردازی بدون اینکه بتوانی استفاده ای ازش بکنی.تحصیل در شریف استفاده از اپل در ایران است.فکر کنم موافق باشید که سختگیری های بی موردی که در شریف صورت می گیرد به اندازه ی زحمتی که برای دانشجویان حاصل می شود بازدهی ندارد.نقطه ی تمایز شریف و دیگر دانشگاههای کشور سهولت پذیرش گرفتن از دانشگاههای خارج کشور برای ادامه ی تحصیل است.برای کسی که قصد ادامه ی زندگی در اینجا را نداشته باشد پرداخت بهای امتحانات سنگین و فشرده و سر و کله زدن با استاد های سخت گیر منطقی به نظر می آید اما برای کسی که قصد ماندن در ایران را داشته باشد هزینه ای که برای گرفتن مدرک می پردازذ غیر منطقی ست و بهایی ست برای نام شریف.کاهی اوقات می مانم که کدامشان هستم. در هر صورت من که نه ادامه ی تحصیل در کشورهای دیگر را تجربه کردم نه اپل داشتن در آمریکا را!
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۹ ساعت 8:54 توسط stone
|